اسفند ۱۴
نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد !
نمی خواهم بدانم کوزه گر
از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم
سوتکی سازد.
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی
گستاخ و بازیگوش
و او یک ریز پی در پی
دم گرم گلوی خویش را اندر
گلویم سخت بفشارد.
وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد.
بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را .
.................................................
ایمیل بنده:
........o.......................585.goodarzi@gmail.com
شماره تماس : 09389230247
...
اعتماد به نفس قذافی منو کشته !!!!!!!!!!!
تو این تصویر جای پسرش خالیه !!!!!!!
و اسم طرح میشد ماهیت قذافی ها !!!!!!!!
درود به استاد گودرزی، آفرین به این خلاقیت….
سلام برشما آقا مصطفی
سلام،
نه خسته باشید
میخواستم یه لطف کنید لینک ما رو هم اضافه کنید
ممنون
یا علی
سلام نمی خواستم اینطور لب به سخن باز کنم اما هر چه با خودم کلنجار رفتم که ننویسم نشد ببخشید که من شجاعت شما را ندارم که بانام حقیقی ام مطلب بنویسم می ترسم کرکسهای لجن پوش بی اعتقاد فحشم ناموسی ام دهند که من طاقتش را ندارم . به عزم و اعتقاد شما غبطه می خورم. گاهی به نام نفیر می نویسم . گاهی بنام حنظله . وبلاگ من هم پرا ست از فحش و کامنتهای دردآور . اما آنقدر هستم که دلهایشان را بدرد آورم. و کاش این شعر را برای کسی دیگر می نوشتم.
افتاد به میدان شلمچه تن تاجیک
می زد ز تورنتو به لبش فائزه ماتیک
قاضی که دو صد فتنه گیری دید و نزد جیک
گفتا که زنم حد تو را در شب تاریک
شاه اکبر ما گفت به او احسن و تبریک
هرچند که دوریم به ظاهر ز شما لیک
داریم در این غائله ما نسبت نزدیک
ای حق شما از همه سرتر بابا اکبر
قربان تو سرمایه ی کشور بابا اکبر
این جسم تنش ترکش خمپاره و تیر است
در معرکه ها شیر شکار است و دلیر است
او از شتر فتنه نترسد که امیر است
رجاله و دجاله ببین خوار و حقیر است
بابای ابافتنه آنها که شریر است
در مشت من ومشت شما عین خمیر است
برد آبرویت فائزه جانت بابا اکبر
افسار بزن بر پسرانت بابا اکبر
چندین گل نشکفته فدای پسرت شد
یک موج نفهمید و درآمد سپرت شد
“نفرین به تو محمود” دعای سحرت شد
مامور به شورش پسر نره خرت شد
شد فتنه به پا موسم رقص کمرت شد
اما تو ابافتنه همین بر ضررت شد
برگرد از این ورطه ی نکبت بابا اکبر
باز آ و بیا همره ملت بابا اکبر
این هاشمی دیگر نه همان مرد شریف است
این جیفه ی دنیا بخدا خوار وخفیف است
چشمت نرود… کار تو امروز ردیف است
وین دشنه ی قانون همه اش سهم حریف است
فرزند تو باورکن عزیزم که کثیف است
هرچند که قاضی عملا پوچ وضعیف است
بر حکم خدا چاره نباشد بابا اکبر
بخشش به ستمکاره نباشد بابا اکبر
احسنت به این بصیرت
خدا خیرت بده
البته این استخونها در بین قذافی و میرحسین و شیخ مهدی اصلاحاتی مشترک است.
فوق العاده بود،
یا علی
خیلی عالیه